سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پهنه تاریخی و فرهنگی خراسان غربی

ضرورت ارتقای نیشابور، سومین شهر پرجمعیت شرق کشور

در اشاره به جغرافیای سیاسی معاصر ایران، استان‌های «خراسان شمالی»، «خراسان رضوی»، «خراسان جنوبی»، «سیستان و بلوچستان» -که با کشورهای همسایه شرقی ایران، افغانستان و پاکستان، مرز مشترک دارند- منطقه «شرق ایران» (East of Iran) یا ایران شرقی (Eastern Iran) نامیده می‌شود. این منطقه با در بر گرفتن جمعیت 10،879،484نفری (شامل خراسان شمالی: 863،092؛ خراسان رضوی: 6،434،501؛ خراسان جنوبی: 768،798؛ سیستان و بلوچستان: 2،813،093 بر اساس نتایج سرشماری 1395)؛ بیش از 13.6 درصد از جمعیت کشور (79،926،270 نفر) را در خود جای داده است.


منطقه شرق ایران؛ جغرافیای تاریخی

«منطقه شرق ایران» را از دیدگاه جغرافیای تاریخی، در یک نگاه کلی می‌توان در بر گیرنده چهار ناحیه بزرگ تاریخی-فرهنگی ایران بزرگ تاریخی-فرهنگی به شمار آورد: «نیشابور» یا خراسان بزرگ غربی (شامل استان‌های خراسان شمالی و رضوی و حدی از پیرامون آن)، «قهستان» (شامل استان خراسان جنوبی)، «سیستان» (شامل شمال استان سیستان و بلوچستان و حدی از پیرامون آن)، «مکران» (شامل جنوب استان سیستان و بلوچستان و حدی از پیرامون آن). در شماری از متون تاریخی و جغرافیایی قدیم؛ قهستان را در زمره ناحیه ربع نیشابور (خراسان بزرگ غربی) به شمار آورده‌اند. گفتنی است «خراسان بزرگ» که خراسان ایران امروزین و کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان را در بر می‌گرفته است؛ به چهار بخش، تقسیم می‌شده که هر بخش به نام مرکز آن، نامیده می‌شده است. بخش غربی خراسان بزرگ: نیشابور؛ بخش جنوبی خراسان بزرگ: هرات، بخش شمالی خراسان بزرگ: مرو، بخش شرقی خراسان بزرگ: بلخ. پس آنچه امروزه در کشورمان، به نام «خراسان» نامیده می‌شود، همان بخش غربی خراسان بزرگ یا خراسان بزرگ غربی است که در متون جغرافیایی و تاریخی قدیم به نام‌های «ساتراپی ابرشهر» (در دوره ساسانی و پیش از آن) و «ربع نیشابور» (در دوره اسلامی) آمده است.

باری، در نگاه به جغرافیای امروز؛ چهار استان «خراسان شمالی»، «حراسان رضوی»، «خراسان جنوبی» و «سیستان و بلوچستان»، منطقه شرق ایران را در بر میگیرند که این مجموعه، 13.6 درصد جمعیت ایران را در خود جای داده است. شهرهای مشهد با 3?001?184 نفر)، زاهدان با 587?730 نفر، نیشابور با 264?375 نفر، سبزوار با 243?700 نفر، بجنورد با 228?931 نفر، بیرجند با 203?636 نفر، تربت حیدریه با 140?019 نفر، زابل با 134?950 نفر، ایرانشهر با 113?750 نفر و چابهار با 106?739 نفر؛ به ترتیب، پرجمعیت‌ترین نقاط این منطقه می‌باشند. شهرهای مشهد (دومین شهر پرجمعیت کشور) و زاهدان که جایگاه اول و دوم جمعیتی منطقه شرق کشور را به خود اختصاص داده‌اند، هر دو  مرکز استان هستند. شهر نیشابور -که بالاترین جایگاه حاکمیتی اختصاص داده شده به آن در دوران معاصر، «مرکزیت شهرستان» است- جایگاه سوم را لحاظ نموده؛ و دو مرکز استان دیگر، یعنی بجنورد و بیرجند، در جایگاه پنجم و ششم قرار دارند.

 

ارتقای جایگاه حاکمیتی نیشابور؛ احیای نقش برجسته فرهنگی خراسان

در نگاهی به شناسه‌های تاریخی، فرهنگی ناحیه شمالی منطقه شرق ایران (شامل استان‌های خراسان)؛ چنین برداشت می‌شود که هویت این منطقه با نیشابور، پیوندی ویژه دارد و در مراجعه به پیشینه‌ها نیز نیشابور را در جای جای تاریخ این ناحیه، حاضر و پویا می‌یابیم به گونه‌ای که می‌توان این شهر را حلقه پیوند و گرانیگاه تاریخ این ناحیه گسترده دانست. در امروز نیز، این شهر پس از مشهد دارای جایگاه دوم جمعیتی در منطقه شمال شرق ایران می‌باشد. می‌دانیم که داشتن جایگاه مرکزیت استان؛ زمینه و سبب استقرار زیرساخت‌های اساسی حاکمیتی (از جمله ادارات و سازمان‌ها) و فعالیت‌های مرتبط با آنها در شهر فراهم می‌نماید. و با نظر به موقعیت استقرار شهر مشهد در نیمه شرقی استان خراسان رضوی؛ چنین به نظر می‌رسد در صورتی که نقش سنتی و کهن نیشابور در خراسان، به رسمیت شناخته شده و به جایگاه مرکزیت استانی در نیمه غربی خراسان رضوی ارتقاء یابد، یکی از جذاب‌ترین مراکز جمعیتی شرق کشور را شکل داده که می‌تواند با با تکیه بر پشتوانه سبقه تاریخی و فرهنگی خود، یاریگر کلانشهر مشهد در ایفای نقش‌های ملی و منطقه‌ای خراسان باشد.

 

 نقشه تقسیمات سیاسی استان خراسان غربی

نقشه استان پیشنهادی خراسان غربی به مرکزیت نیشابور. منبع: «وبگاه همدلی شهرستان‌های نیمه غربی خراسان»

 

ضرورت ارتقای جایگاه حاکمیتی نیشابور

امروز؛ پتانسیل‌های اقلیمی، فرهنگی نیشابور، به اندازه‌ای است که با داشتن یکی از پویاترین کانون‌های اجتماعی-انسانی شرق کشور، به عنوان پایگاه فرهنگی خراسان نقش‌آفرینی می‌نماید و در دیگر زمینه‌های صنعتی، کشاورزی و گردشگری از نقاط شاخص این منطقه بزرگ می‌باشد. نتیجه به رسمیت شناخته شدن ارتقای جایگاه حاکمیتی نیشابور در تقسیمات کشوری، نه تنها تقویت توسعه و بالندگی و احیای فرهنگی این منطقه است بلکه شکل‌گیری مرکزی پویا و تنومند و البته یاریگر و مکمل کلانشهر مشهد مقدس، در راستای پوینده‌تر نمودن خدمت فرهنگ خراسان به ایران عزیز را در پی خواهد داشت. اینگونه است که خراسان به یارای دو بازو و دو مرکز جدید و قدیم خود (مشهد و نیشابور)، خراسانی فرهنگی را شکل می‌دهد که همچون گذشته باشکوه خود، منشاء و گرانیگاه تحولات فرهنگی و اجتماعی سازنده در ابعاد ملی و فراملی است؛ اگر قدر و جایگاه پتانسیل‌های پیدا و نهان نیشابور فرهنگی به رسمیت شناخته شود ...      

 

ارتقاء زیرساخت‌ها؛ شکوفایی استعدادها

اما افزون بر مولفه اساسی ارتقای جایگاه حاکمیتی نیشابور در تقسیمات کشوری؛ که عامل اصلی شتاب‌دهنده در بهره‌برداری از ظرفیت‌های این کانون جمعیتی در راستای منافع ملی و توسعه منطقه‌ای می‌باشد؛ توجه به ارتقای زیرساخت‌ها، تاثیر انکارناپذیری در ایفای نقش مورد انتظار از نیشابور خواهد داشت. علی‌رغم اینکه نیشابور در موقعیت جغرافیایی و هندسی مرکز خراسان قرار گرفته است و می‌تواند حلقه پیوند و کانون بسیار از تعاملات مواصلاتی (حمل و نقل زمینی-هوایی-ریلی)، آموزشی و فرهنگی (مراکز دانشگاهی و پژوهشی) منطقه شمال شرق کشور باشد؛ اما در عمل؛ همگام با رسیدگی‌های خوبی که از سوی دولت‌های محترم در زمینه ارتقای جاده‌ها و موقعیت مواصلاتی شهرستان‌های همجوار انجام شده است؛ نوعی کم‌توجهی و تعلل در ارتقای جاده‌های مواصلاتی اصلی نیشابور (به عنوان شریان‌های ارتباطی توانمند و کهن منطقه) دیده می‌شود؛ جاده‌های عمده‌ نیشابور به سوی قوچان، جوین، کاشمر و تربت حیدریه از ضعف‌های زیرساختی رنج می‌برند. ضمن اینکه این نقطه جمعیتی عمده و آتیه‌دار، فاقد زیرساخت اساسی فرودگاه می‌باشد و این در حالی است که چند فرودگاه در نواحی همجوار، سال‌ها پیش، احداث شده و یا هم‌اکنون در حال احداث و یا احیا می‌باشد.

تاخیر در توجه به زیرساخت‌های «بهداشت و درمان» و «آموزش عالی» در نیشابور، یکی از عوامل دیگری است که علی رغم پتانسیل بسیار بالا، این شهر و شهرستان را به عنوان یک نقطه جاذب جمعیتی، تحت تاثیر قرار داده؛ چنانکه با وجود استعداد شایان این منطقه، توسعه بخش‌های بهداشت و درمان و آموزش عالی آن نسبت به شهرستان‌های همجوار با میزانی از کم‌توسعه‌یافتگی (تعلل در توسعه) مواجه است. این شرایط، در حالی است که این منطقه با کمترین توجه، سرمایه‌گذاری و رسیدگی به زیرساخت‌ها نسبت به مناطق پیرامونی (باید توجه ویژه داشته باشیم به دوره‌ای زیرساخت‌سازی در نیشابور به ایستایی و رکود رسیده بود!)؛ همچنان به عنوان یکی مرکز اجتماعی-فرهنگی دارای جذابیت بالای جمعیتی، به فعالیت خود ادامه داده است؛ آیا اندیشه در همین مقوله، نمی‌تواند شاهد و مصداقی گویا بر توانمندی نیشابور باشد.

 

آغاز تحول‌آفرینی خراسان خدمتگزار

با این پیشینه؛ در صورتی که ارتقاء‌ها و زیرساخت‌های پیش‌گفته متناسب با استعدادهای نیشابور (حتی در حد و اندازه شهرستان‌های همتراز کنونی در همین منطقه) فراهم گردد؛ تردیدی نیست که در زمانی بسیار کوتاه، شاهد ظهور «سومین کلانشهر منطقه شمال شرق کشور» پس از مشهد و زاهدان خواهیم بود. البته باید با «صراحتی موکد»، اذعان نماییم: تقویت و غنای نیشابور با نظر به «پایگاه آن در خراسان»، «جایگاه آن در کشور» و «پیشینه‌های مشترک تاریخی-فرهنگی آن با کشورهای منطقه آسیای میانه و غرب آسیا» (در نگاهی گسترده تر: جهان اسلام)، یکراست در راستای منافع ملی و توسعه پایدار منطقه شرق و شمال شرق کشور است. نیشابور در طول تاریخ، بارها و بارها ثابت کرده و به منصه ظهور رسانیده است که نیشابور توسعه‌یافته، توسعه روزافزون را برای خراسان و ایران عزیزمان به ارمغان می‌آورد. ارتقای جایگاه حاکمیتی و تقویت زیرساخت‌های نیشابور، مقدمه‌ای است بر آغاز تحول‌آفرینی خراسان خدمتگزار در عرصه ایران بزرگ فرهنگی ...

منبع: پورتال اطلاع‌رسانی روزنه


توابع خراسان غربی در دوران ساسانیان

«خراسان غربی» در اصطلاح جغرافیای تاریخی و فرهنگی به بخش غربی خراسان بزرگ گفته می‌شود. این ناحیه، خراسان کنونی ایران را در گستره پوشش خود قرار می‌دهد. «نیشابور» تقریبا در مرکز جغرافیای این ناحیه‌ گسترده قرار می‌گیرد و قرن‌ها (بویژه در دوران اوج شکوفایی خراسان و ایران بزرگ فرهنگی) مرکز حکومتی و کانون تحولات سیاسی - اجتماعی، و امروزه نیز گرانیگاه تاریخ و پایگاه هویت فرهنگی این ناحیه می‌باشد. در اینجا به معرفی جغرافیای این ناحیه در گستره ایران بزرگ دوره ساسانی می‌پردازیم. 
عباس قدیانی در کتاب «تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران در دوره ساسانیان» با بهره‌گیری از اطلاعات جغرافیایی کتاب‌های «موسی خورنی» (مورخ معروف ارمنی در قرن پنجم میلادی)، «شهرستانهای ایران» (به زبان پهلوی)، و مجموعه کتاب‌های «مسالک و ممالک» (دوره اسلامی، در علم جغرافیا)؛ ایران در تقسیمات سیاسی دوره ساسانیان را دارای چهار بخش یا چهار پاذکس دانسته است: اپاختر (ایالت شمالی)، خراسان (ایالت شرقی)، نیمروز (ایالت جنوبی) و خوروران (ایالت غربی). ایالت خراسان یا ولایات شرقی ایران در این دوران عبارت بودند از: کومش، ورکان (گرگان)، ابرشهر (نیشابور)، مرو، هرو (هرات)، نسای میانک، تالکان (طالقان)، بژن (آبشین)، گوزگان (جوزجان)، اندراب، وست (خوست)، هروم (هماره)، سمنگان (ماوراءالنهر)، زم، پیروز نخجیر، دزین آوازک (دزآوازه)، ورچان (وروالیز)، منسان، گچک (گزه)، آسان (چهاریک)، بهل بامیک (بخل بامیان)، ترمذ، چریمنکان (صرمنجان)، شیربامیکان (شیربامیان)، دزروئین (پی‌کند)، پرکان (فرغان).
این کتاب، توابع منطقه خراسان غربی (ابرشهر یا نیشابور) را چنین برشمرده است: «اپرشهر یا ابرشهر، همان نیشابور امروز باشد و روستاهای مهم آن از این قرار بود: ارغیجان، اسپراین، جوین، بیهک (بیهق)، باخرز، خواف، زوزن، زام (جام). حاکم این ولایت (نیشابور) لقب کنارنگ داشت.»

منبع:
«تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران در دوره ساسانیان»، عباس قدیانی، تهران، انتشارات فرهنگ مکتوب، 1385، ص17-27.